با صد هزار مردم، تنهایی بی صد هزار مردم، تنهایی, ...ادامه مطلب
یه شب با شیخ پیادهروی میکنم و احساس میکنم غرق در تمام سوالات و جوابهاش هستم. شب دیگری هم باید ذهنم را از نبایدها خالی کنم. جواب سوالات دیگران., ...ادامه مطلب
فکر کنم اولین قدم، نوشتن حرفها و مشکلات بود.احساس میکنم با نوشتنشون بیشتر تلاش میکنم اونی که گفتم هستم نباشم.خیلی انرژی ازم برد تا ازش بخوام که بخونه چون هم نمیدونستم چقدر براش انرژیبر و آزار دهندست و هم نمیدونستم که اصلا میخونه یا نمیخونه.اما با همه انرژیای که از من گرفت؛ اگر نمیگفتم، خلاف تمام حرفهام رو اجرا کرده بودم. حالا احساس آرامش دارم... :)امید... , ...ادامه مطلب
یک حس عجیبیست. تجربهای که چیزی نمیتواند جایگزینش شود.آن حس اینکه کسی منتظر توستکسی که تو را بیش از هر کسی دوست میدارداما تو چه میدانیغرق در غلفتهای روزانهی خوداز خواب بیدار میشوی و ندایی را میشنویکه تو را میخواندآن زمان که به آن ندا پاسخ میدهیتازه درک میکنی چه را از دست داده بودیاماآنچه که در درون خود میابی و زیباستملاقات نیستچرا کهملاقات بدون آن شوق دیدار درون تو نا ممکن استو تو همیشه غافلیهر روزی که بیدار شدی و غافل نبودیآن روزروز موفقیت توست..., ...ادامه مطلب
ای کاش غرق در عادات و خواستهها نبودم.ای کاش تمام خواستهی من از زندگی این بود که اذان صبح پا میشدم و در نمازم خدا را حاضر و ناظر میدیدم...ای کاش اون حسی که در زمان سجده دست میداد رو همیشه داشتم.,آرزوهای من,آرزوهای من در آینده,آرزوهای من برای تو ...ادامه مطلب
خود را سرگرم این و آن کردیم که برخی مسائل دوری کنیم...,سرگرمی,سرگرمی بازی,سرگرمی تو شده بازی,سرگرمی در خانه,سرگرمی جالب,سرگرمی های جالب,سرگرمی گیزمیز,سرگرمی عکس,سرگرمی های اینترنتی ...ادامه مطلب